loading...

بهترين و سريعترين مرجع دانلود كارآموزي و پروژه و پايان نامه

دانلود پايان نامه و پروژه و كارآموزي در تمامي رشته هاي دانشگاهي

بازدید : 463
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:40
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
تاريخچه
شهر جندي و يعقوب ليث صفاري
بافت قديم
آسياب هاي باستاني
موزه مردم شناسي – حمام كرناسيون
درياچه سد دز
پارك هاي تفريحي دزفول
بيمارستان هاي دزفول
مكان هاي اقامتي و رفاهي
مكان هاي تاريخي و گردشگري
مراسم عروسي
قصه كنوني
زنون گردون
زنون گردون اول
دلولي – خواستگاري
نشونه و نون (نامزدي)
شيريني خورون (شيريني خوران)
دس گيرون
شيربا (شيربها)
مربرون
نمك تخشون
كتون و نون
جوجو دوزون
رخ برون
زنون گردون دوم
خلعتون
جهاز
جهيزيه قديم
آفتابه سلبچه
كپو
يخدون
جفنه
مجري
هزار پيشه
مسقنه
فرمون بر (فرمانبر)
بابزن
تش گلن
دس رزون
حموم برون
سعبين اشكنون
تاس گِل
سرپوشون
بي برون
حجله
دس به دس
نُماز عروسي
روز صبحي، مباركباد
سُ روزَه
س شوُوَ – ري گُشون
هفتَه بِرارون
جمعَه گيرون
آرايش هاي عروس
نگار و نگار وَندن
سيرمه سبات
اِسبيو گل گين
اُورَبون
بندوَنون
آرايش موها
اشعار و آوازها
مراسم عزاداري محرم
ضرب المثل ها
منابع

مقدمه:
بررسي و شناخت آيين ها و رسوم در شمار فرهنگ مردم ميباشد كه يكي از جنبه هاي و زمينه هاي تحقيقي و پژوهش مردم شناختي است آنچه زمينه تحقيق و بحث و نظر را درباره اين پديده فرهنگي آورده، نوشته ها، گفته ها و برگزاري چنين رسومي در بين مردم بوده و ميباشد.
آيين ها، رسوم و همچنين برگزاري آنها تمامي به ويژگي هاي فرهنگي، اجتماعي، تاريخي، جغرافياي و اعتقادي جامعه بستگي دارد. به همين منظور كمتر ميتوان شاهد رسوم يكسان دو جامعه يا كشور بود.
از جمله اين رسوم جشن ها و سوگوارها هستند كه در زبان فارسي واژه جشن براي برگزاي رسوم شاد به كار ميرود جشن ها گذشته از سرور و شادي كه به همراه دارند در برخي از ويژگيهاي مشترك هستند مانند مهماني دادن، خوردن، آشاميدن، گردآمدن و غيره … .
آيين ها و جشن ها به گروهايي تقسيم ميشوند كه عبارتند از: جشن هاي باستاني، ديني، مذهبي، ملي و خانوادگي.
در اين كتاب بخشي از رسوم دزفول مربوط به مراسم عروسي كه جزيي از جشن ها و آيين هاي خانوادگي ميباشد مورد بررسي و گردآوري قرار گرفته است سعي در تلاش بر اين اساس بوده كه از آغاز تا پايان و به ترتيب زماني و متداول عنوان و نامه هاي تك به تك مراسم عروسي ذكر شود سپس به بررسي و شرح يك از اين عناوين پرداخته شده است همچنين هر يك از عنوان ها به زبان فارسي و گويش دزفولي با آوا نوشت نگارش يافته اند.
لازم به ذكر است تمامي موارد جمع آوري شده در اين كتاب شامل اطلاعات برداشت ها و تجارب مولفان اين كتاب بوده كه پس از بحث و بررسي و نتيجه گيري مكتوب شده اند.
اين مجموعه اولين كتابي است كه در زمينه آيين و رسوم مراسم عروسي مردم دزفول بدين شيوه تاليف شده و به جرات ميتوان گفت كه: قبل از اين هيچ گونه منبع و مأخذي در اين زمينه مكتوب نشده است با اين وجود مولفان اين مجموعه ادعايي مبني بر اين كه كامل و جامع ترين اثر را تأليف كرده اند ندارند بلكه اين كتاب ميتواند سرآغاز و مقدمه اي براي گسترش نوشته هاي صاحب نظران محسوب شود.

بازدید : 445
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:36
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
تعريف بلوغ و نوجواني
دگرگوني هاي رشد نوجواني
تعبير اجتماعي نوجواني و رشد آن
مكان هاي رشد اجتماعي نوجوان
رشد اجتماعي نوجوان از ديدگاه جامعه شناسي
اجتماعي نوجوان و گسترش مناسبات اجتماعي
روابط اجتماعي نوجوان در مسير تحول رشد اجتماعي
رفتارهاي مرضي اجتماعي نوجوان
رفتار اجتماعي نوجوان و نقش فرهنگ در اين دوره
هدايت اجتماعي و مقابله با تهاجم فرهنگي در نوجوان
عوامل اجتماعي موثر در تكوين شخصيت اجتماعي نوجوان
قرآن و تربيت شخصيت اجتماعي انسان
اهميت توجه به نيازهاي نوجواني
نيازهاي زيستي دوره نوجواني
نيازهاي عاطفي مرحله نوجواني
نيازهاي اجتماعي نوجوان
اهميت خانواده در دوران نوجواني
اهميت توجه به نيازهاي نوجواني
نگاهي بر شخصيت نوجوانان در اين رده سني
ويژه هاي دوره نوجواني
حس استقلال طلبي در نوجواني
خلاصه اي از موانع رشد يك فرد در جامعه
هويت يابي و بحران هويت نوجوانان
رشد هويت
هويت يابي زودرس
سردرگمي در هويت يابي
پراكندگي هويت
تسليم طلبي
وقفه
پيشرفت هويت
عوامل موثر بر شكل گيري هويت
شخصيت
ترتيب تولد و فاصله سني فرزندان در خانواده
عوامل اجتماعي و فرهنگي
نقش والدين در هويت يابي فرزندان
مشكلات ناشي از ناتواني در هويت يابي
زير بناي شخصيت
اصل پرهيز از تحميل كردن
اصل پذيرش و احترام
اصل پرهيز از مقايسه كردن
اصل توجه به كسب هويت نوجوان
منابع و ماخذ

تعريف بلوغ و نوجواني:
منظور از بلوغ يا نوجواني رشد در كليه جنبه ها اعم از فيزيكي – عقلي و اجتماعي است به همين جهت اين واژه نسبت به واژه هاي بلوغ جنسي كه مفهوم بسته تري دارد وسيع تر است. نوجواني دوره اي است است حد فاصل ميان كودكي و بزرگسالي و بسته به افراد و جوامع گوناگون و متغير است شروع آن با بلوغ جنسي است. طول مدت نوجواني در جوامع گوناگون متفاوت است از دوازده تا هجده الي بيست و يك سالگي طول ميكشد برخي بلوغ را از واژه (crise) و به معني بحران مشتق كرده اند و تغييرات قاطعي است كه در جريان يك تحول پيش مي آيد و داراي ويژگي ها و شرايط زير است:
1) تغيرات ناگهاني و مهم در ارگانسيم – ذوق و علايق – نگرش و احساس و داوري ارتباط با ديگران.
2) بروز مشكلات جدي كه موجب عدم سازگاري نوجوان با محيط ميشود.
نوجواني مثل يك طوفان است و ژانژاك روسو آن را به يك انقلاب زايش دوباره تعبير ميكند. در نوجواني تغييرات شامل رشد طولي و وزني – پيدايش صفات ثانويه جنسي – رشد غده هاي جنسي و توانايي توليد مثل است.
دگرگوني هاي رشد نوجواني:
بلوغ جنسي : بلوغ جنسي با پيدايش صفات ثانويه جنسي همراه است كه تا پيش از آن وجود نداشته است و طي سه مرحله ميباشد:
1) مرحله بيش از بلوغ كه در هر دو جنس به وسيله صفاتي مانند : ازياد سرعت رشد – آغاز پيدايش صفات جنسي يعني رشد پستان ها – رشد غدد تناسلي – روئيدن مو در اعضاي تناسلي و زير بغل آشكار ميباشد
2) مرحله بلوغ كه طي آن سرعت رشد كمتر ميشود و صفات جنسي رشد خود را ادامه ميدهد.
3) مرحله پس از بلوغ كه كمال رشد جنسي است و طي آن اعضاي تناسليي به رشد خود ادامه ميدهد.

بازدید : 509
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:28
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
وضعيت زنان از ديرينه سنگي تا دومين انقلاب نوسنگي
جوامع شكارچي در دوران ديرينه ‌سنگي
نخستين انقلاب نوسنگي
وضعيت زنان از دومين انقلاب دوره نوسنگي تا دوره باستان
وضعيت زنان در نوسنگي ميانه
مذاهب بزرگ پدر سالار و وضعيت زنان
وضعيت زنان از سقوط امپراطوري روم تا پايان رنسانس
دوره ماقبل فئودالي (قرن پنجم تا نهم ميلادي)
ارتقا زنان در آغاز دوره فئودالي (قرون 10 و 11)
دوره قرن 12 تا رنسانس (قرون 12 تا 14 ميلادي)
زنان در دوره رنسانس (قرون 15 و 16 ميلادي)
وضعيت زنان در قرون هفدهم و هجدهم
وضعيت زنان در قرن نوزدهم
جنبش فمينيست در قرن 19
جنبش فمينيستي و وضعيت زنان در قرن بيستم
موج اول
موج دوم
موج سوم
جمع بندي
نتيجه گيري
نقد و بررسي
منابع و ماخذ

مقدمه:
بي گمان ستم به زنان يكي از سياه‏ ترين نقطه‏ هاي تمدن بشرى است؛ چه آن زمان كه زن، انسان شناخته نميشد و مانند حيوانات اهلى به شمار مي آمد و هنگام قحطى براى استفاده از گوشتش به قتل ميرسيد؛ و چه همين اواخر كه قوانين اروپا زن را از اغلب و اهمّ حقوق محروم ميساخت. هر گونه تلاش در بهبود اين روند موجّه و معقول مينمايد.‌‌‌‍‌
تبعيض جنسي، يعني اعمال و رفتار، پيشداوري ها و ايدئولوژي هايي كه زنان را فرودست تر و كم ارزش تر از مردان و مردان را مسلط بر زنان ميدانند، هنوز نيز در رديف بدترين مصيبت هايي هستند كه مايه درد و رنج و محروميت بشر ميشوند، زيرا كه از يك سو، زنان از اين وضعيت عذاب ميكشند و از سوي ديگر تمام جوامع ذخيره اي عظيم از توانايي هاي فكري و انساني را كه ناديده گرفته شده يا تحقير گشته اند، از دست ميدهند. تحت تاثير جنبش هاي طرفدار حقوق و آزادي زنان است كه مفهوم تبعيض جنسي رواج يافته است. اما در پي ابداع عبارت تبعيض جنسي براي رسوا كردن همه انواع اين تبعيض ها، پيشرفت اجتماعي بزرگي حاصل شده است. رواج اين عبارت نشان دهنده آن است كه تفاوت هاي تحقير كننده جنس زن نه ناشي از اراده خداوند است، نه حاصل يك نظم طبيعي، نه مبتني بر زيست شناسي، بلكه نتيجه رفتار اجتماعي نادرست و ناعادلانه با زنان است و چنين رفتاري از اين پس بايد كنار گذاشته شود و موقعيت عادلانه و شايسته زنان جايگزين آن گردد، موقعيتي كه در آن جايگاه زن، همتاي مردان در تمام عرصه هاي جامعه باشد. مثل هميشه طرفداران حقوق و آزادي زنان فمينيست ها بودند كه نخستين گام ها را براي افشاي انواع تبعيض نسبت به زنان، برداشتند.
فمينيسم (feminism) واژه‏اى فرانسوى است كه در سال 1837 وارد زبان فرانسه شد و فرهنگ لغت رٌبر اين كلمه را چنين تعريف ميكند: آئيني كه طرفدار گسترش حقوق و نقش زن در جامعه است؛ حدود 15 سال است كه نظريه فمينيستي مفاهيم جديدي را بمنظور تحليل وضعيت زنان مطرح نموده، مفاهيمي كه خود را به زبان فرانسه تحميل كرده اند و فرهنگ رٌبر بدان مشروعيت بخشيده است. همان گونه كه سياهان در ايالات متحده و يا كارگران رنگين پوست در فرانسه نژاد پرستي را متهم ميكنند، فمينيست هاي امروزه تبعيض جنسي را مردود ميشمارند. تبعيض جنسي نتيجه سروري نرينگي است كه اينگونه تعريف ميشود: واژه مونث، نيمه قرن بيستم، تسلط مردان (و نماد نرينگي) بر زنان. اما براي فمينيست‌ها، سروري نرينگي كه بعضي آن را مرد سالاري و يا نظام پدر سالار معنا كرده‌اند فقط نوعي تسلط نيست بلكه نظامي است كه، خواه آشكار و خواه نهان، تمام مكانيسم‌هاي نهادي و ايدئولوژيكي در دسترس خود مانند حقوق، سياست، اقتصاد، اخلاق، علوم، پزشكي، مد، فرهنگ، آموزش و پرورش، رسانه‌هاي گروهي و غيره را به منظور تحقق سلطه مردان بر زنان به كار ميگيرد همانگونه كه سرمايه‌داري از اين ابزار براي تثبيت خود استفاده ميكند. پس ميبينيم كه در ده سال اخير تعاريف مربوط به فمينيسم و مفاهيم تحميل شده بر زبان فرانسه توسط مبارزه فمينيستي، بسيار متنوع بوده و از معاني موجود در فرهنگ‌هاي لغت بسي فراتر ميرود.

بازدید : 446
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:27
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
تعريف فرهنگ
تعريف فرهنگ سياسي
تعريف فرهنگ سياسي از ديدگاه گابريل آلموند و لوسين پاي
فرهنگ سياسي و توسعه سياسي
رابطه فرهنگ سياسي با مدنيت توسعه
انواع فرهنگ سياسي
اهميت و ارزيابي فرهنگ سياسي
جايگاه فرهنگ در نظام بين الملل
دموكراسي چيست؟
اصول اساسي دموكراسي
دموكراسي كهن
دموكراسي جديد
اركان دموكراسي از ديدگاه بزرگ ترين حقوقدانان معاصر
مفهوم دموكراسي از ديدگاه انديشمندان
آينده نگري فوكوياما در باره اسلام پس از جنگ سرد
برخورد تمدن ها (نظريه هانتينگتن)
نظريه ليبرال
پيوند ناگسستي دموكراسي و حقوق بشر
مواردي كه باعث تفاوت و عدم پيوند فرهنگ و دموكراسي در جوامع ميشود
هند الگوي موفق دموكراسي
نتيجه

مقدمه:
هرگاه كه بشر جامعه اي تشكيل داده، فرهنگ نيز به وجود آمده. فرهنگ سازه اي است اجتماعي، چنان پيچ در پيچ و چند بعدي كه ارائه تعريفي جامع از آن دشوار است. سبك هاي ادبي – هنري يك جامعه تشكيل دهنده بخشي از فرهنگ آن جامعه است. همچنين در يك جامعه، پيدايش فرهنگ سياسي، مركب از رفتار و عقايدي كه زندگي اجتماعي را شكل ميبخشد و مردم نگرش هايي را در مورد چگونگي اداره جامعه ايجاد ميكند، نيز محتمل است. از آن جايي كه در غرب معني و مفهوم فرهنگ بيشتر فرهنگ مادي تلقي ميگردد، بنابراين براي واژه فرهنگ تعاريف بسيار گوناگوني وجود دارد. بطور مثال فرهنگ گاهي بعنوان يك كمك كننده در زندگي انسان و عامل پذيرفته شدن به طرد او از جامعه و گروه ميباشد. گاهي بعنوان عاملي ميان فرد يا محيط پيرامون وي رابطه برقرار ميكند و شناختي از محيط به انسان ميدهد.
فرهنگ آن جنبه از زندگي است كه ميان فرد و محيط پيرامون رابطه برقرار ميسازد و اين امكان را براي فرد فراهم ميكند تا درباره پديده هاي محيط اطراف خود شناخت پيدا كرده و آن ها را ارزيابي نموده و به نحوي بروي آن پديده ها و يافته ها كار كند تا به نتيجه مطلوب برسد.
فرهنگ از مرز ايدئولوژي فراتر رفته و در واقع خميرمايه هويت بخش افراد يك جامعه است. آگاهي از وجود زبان، نژاد، پيشينه، مذهب، عادات، رسوم، نهادها، و يك موطن واحد و مشترك ايجادگر يك فرهنگ مستقل است.
همان طور كه مستحضريد فرهنگ ها سطوح مختلفي دارند، مانند فرهنگ روستايي، شهري، ملي و يا فرهنگ هاي خانوادگي، قومي يا قبيله اي و يا نژادي.
معمولاً هويت فرهنگ به يك ملت يا كشور محدود نميشود. تمدن گسترده ترين سازه هويت فرهنگي است كه در سايه آن، انسان هاي مختلف به مجموعه رسوم و سنن زيباشناختي، فلسفي و تاريخي و اجتماعي كه تقريباً از ديگر رسوم متمايز است احساس تعلق ميكند.
در دنياي معاصر تمدن هاي بارز و مشخصي وجود دارند كه عبارتند از تمدن اسلامي، غربي، هندي و چيني.
در اين پروژه ضمن پرداختن به فرهنگ سعي شده ضمن تعريف، دموكراسي مقابل آن ها را نيز به صورت مختصر و مجمل بيان نمائيم.
بر همين اساس ابتدا تعريفي از دموكراسي ارائه ميشود و قبل از آن پرداختن به اين موضوع را لازم ميدانم كه افراد و نخبگان، انديشمندان و صاحب نظران هر يك تعريف خاص خود را از دموكراسي دارند كه بيشتر متاثر از تاثيرات محيطي، جغرافيايي، تاريخي و فرهنگ آن هاست، و لذا اگرچه همه انديشمندان بزرگ اصول اوليه دموكراسي را به رسميت شناخته اند و به آن معتقدند ولي هركدام با توجه به موارد فوق تعاريف خاص خود را ارائه ميدهند. مثلاً آقاي دكتر عليرضا پارسا در مقاله مفصلي كه به پيوند ناگسستني دموكراسي و حقوق بشر دارد، دموكراسي را استوار بر دو اصل: كنترل مردم به تصميمات مجلس، و برابري در اعمال اين كنترل ميداند و بقيه موارد و حتي اصول دموكراسي را براي تحقق اين دو پايه استوار ميداند.
البته اين صرفاً برداشت و تصور ايشان از دموكراسي است و هركس ديگري ميتواند اصول و پايه هاي ديگر براي دموكراسي معرفي نمايد. در هر صورت آن چه مسلم است اين است كه، مفهوم دموكراسي براي اكثريت افراد جامعه بشري پذيرفته است و هر جامعه اي سعي دارد به وسيله نخبگان و روشنفكران خود، براي جامعه و فرهنگ خودش و همخوان و همساز نمايد. اگر مشابهاتي در بين فرهنگ، مذهب، باورهاي اجتماعي و … آن ها وجود دارد، با تكامل و تطبيق آن ها با دموكراسي، سعي در بومي كردن، مفهوم آن مينمايد و در غير اين صورت دموكراسي را بعنوان ضرورتي اجتناب‌ ناپذير كه براي تمام جوامع بشري وجود داشته و خواهد داشت به جامعه خواستار آن عرضه ميدارد.

بازدید : 506
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:128
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
چكيده
فصل اول – طرح تحقيق
مقدمه
بيان مسئله
اهميت و ضرورت تحقيق
پرسش هاي پژوهشي
فرضيه هاي پژوهشي
تعريف مفهومي
تعريف عملياتي
فصل دوم – ادبيات و پيشينه تحقيق
تاريخچه در ارتباط با موضوع شخصيت
تعاريف شخصيت
عوامل موثر در تعيين شخصيت
شكل گيري شخصيت
رشد شخصيت
ابعاد شخصيت
نظريه هاي شخصيت
تيپ شناسي شخصيت ويليام شلدون
تيپ شناسي شخصيت اميل كرچمر
تيپ شناسي شخصيت يونگ
نظريه ريموند بي كتل
نظريه هانس جي آيزنگ
نظريه پنج عامل رابرت مك كري و پل كاستا
نظريه خلق وخو آرنولد باس و رابرت پلامين
ديدگاه فطري در مورد صفات شخصيتي
تئاتر چيست؟
نظريه خاستگاه آييني
نظريه هاي ديگر درباره خاستگاه آييني
تئاتر كلاسيك و شخصيت بازيگران تئاتر كلاسيك
تئاتر نئوكلاسيك و شخصيت بازيگران تئاتر نئوكلاسيك
تئاتر مدرنيسم و شخصيت بازيگران تئاتر مدرنيسم
فصل سوم – روش تحقيق
مقدمه
جامعه آماري
نمونه و روش نمونه گيري
ابزار اندازه گيري
آزمون شخصيتي آيزنگ
اعتبار و روايي پرسشنامه شخصيت آيزنگ
روش اجراي تست آيزنگ
فصل چهارم – تجزيه و تحليل آماري
مقدمه
تجزيه و تحليل فرضيات
جدول شاخص هاي آمار توصيفي 2 متغير سبك هاي تئاتر و نوع شخصيت
جدول بررسي فرضيه
فصل پنجم – نتيجه گيري و پيشنهادات
خلاصه
محدوديت هاي پژوهش
پيشنهادات پژوهش
بحث و نتيجه گيري
منابع
ضمايم

فهرست جداول:
توزيع فراواني سبك هاي تئاتر
توزيع فراواني تيپ شخصيت
فراواني مشاهده شده و درمورد انتظار در هر يك از سبك هاي تئاتر
فراواني مشاهده شده و در مورد انتظار بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر

چكيده:
در پژوهش حاضر كه با هدف بررسي تيپ شخصيتي بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر تدوين شده است يك فرضيه مدنظر بوده است و بر روي نمونه اي در دسترس به حجم 60 نفر از جامعه آماري دانشجويان دانشگاه هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز اجراي شده است. جهت سنجش متغيرها از پرسشنامه شخصيت آيزنگ استفاده شده است. هم چنين داده ها در دو سطح توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است و نتايج بررسي فرضيه حاكي از آن است كه بين تيپ شخصيتي (برونگرا- درونگرا) بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر تفاوت معناداري وجود دارد.
در سطح توصيفي از شاخص آماري فراواني، درصد فراواني و فراواني تجمعي و در سطح استنباطي از آزمون خي دو استفاده شده است.

مقدمه:
هر كسي شخصيتي دارد و شخصيت شما به مشخص كردن ميزان موفقيت، خشنودي و رضايت خاطر در زندگي شما كمك ميكند. ما درباره شخصيت صحبت ميكنيم، بدون اغراق بايد بگوييم كه شخصيت شما يكي از مهم ترين نعمت هاي شماست. شخصيت به شما كمك كرده است تا زندگي خود را شكل دهيدو آينده نيز همين كار را خواهد كرد.
هر چيزي كه تا به حال به دست آورده ايد، هر چيزي كه انتظار داريد در شغل خود به دست آوريد، خواه همسر يا والد خوبي بشويد، و حتي وضعيت سلامت كلي شما تحت تاثير شخصيت شما و شخصيت كساني كه با آن ها در تعامل هستيد قرار دارند. شخصيت شما گزينه هايي را كه در زندگي داريد محدود كرده يا گسترش ميدهد. شخصيت به شما اجازه نمي دهد تجربيات خاص را با ديگران در ميان بگذاريد يا شما را قادر ميسازد بيشتر آن ها را با ديگران در ميان بگذاريد.
شخصيت، برخي افراد را محدود ميكند و دنياي تجربه را به وي ديگران ميگشايد.
يكي از ابعاد اصلي شخصيت درون گرايي و برون گرايي است. برون گرايان افرادي تكانشي هستند، مردم آميز هستند مشتاق تحريك و هيجان هستند. تمايل به پرخاشگري دارند و آدم چندان با ثباتي نيستند، در مقابل درون گرايان افراد كم حرف و به نحوي گوشه گير هستند و در خود فرو رفته، به كتاب ها بيشتر علاقه دارند تا آدم ها، تحريك و هيجان را دوست ندارند و به دور انديشي تمايل دارند. افراد تو داري هستند و به جز چند دوست صميمي از ديگران فاصله ميگيرند. زندگي با نظم و قاعده را دوست دارند به ندرت پرخاشگري نشان ميدهند با ثبات و تا حدي بدبين هستند و براي معيارهاي اخلاقي ارزش فراوان قائل هستند.
بعضي معتقدند كه درون گرايي و برون گرايي متكي به عوامل موروثي است اما اين عوامل تا آن اندازه نيست كه ما نتوانيم شخصيت خود را تغيير دهيم. به علاوه اغلب درون گرايي ها و برون گرايي ها ممكن است محصول تجربه و يادگيري باشد از اين رو هر كس ميتواند رفتار خود را عمدا در مسير درون گرايي و برون گرايي سوق دهد بطور كلي شخصيت درون گرا در رفتار و عمل حل مسائل، داراي انگيزه و هدف هايي است كه با خواسته هاي دروني خويش متناسب ميباشد. فرد درون گرا شيفته دنياي درون است و هر امر ذهني را كه درون او ميگذرد بصورت عيني يعني مانند امري كه در دنياي خارج وجود دارد توصيف ميكند. اما فرد برون گرا بين خود و اعتقادي كه دارا ميباشد تمايزي قائل نيست و هر انتقاد يا حمله اي به اعتقاد او به منزله حمله به خود است در حاليكه درون گرا ممكن است به سختي از يك عقيده دفاع كند اما ميداند كه از يك عقيده دفاع ميكند نه از شخص خود.
در بررسي عميق تر بعد برون گرايي – درون گرايي تفاوت باز دارندگي و تحريك مغز افراد درون گرا و برون گرا از اهميت به سزايي برخوردار است. در برون گراها، نيرويي بازدارندگي و در درون گراها نيروي تحريكي مغز بيشتر است. به همين دليل افراد برون گرا كه نيروي بازداري شديدي دارند نسبت به درون گراها ديرتر شرطي ميشوند و خاموشي پاسخ هم در آن ها سريعتر است. به همين دليل ميتوان انتظار داشت به شرط آن كه رويداد آسيب زا و دردزاي زندگي براي همه يكسان باشد كساني كه راحت تر شرطي ميشوند (درون گراها) همان افرادي ميباشند كه بيش از ديگران به اختلالات روان رنجوري دچار ميشوند.
تئاتر اجراي آگاهانه يك متن يا يك مايه از پيش تعيين شده است كه هدف هاي متعددي را دنبال ميكند، تئاتر آموزش ميدهد، ارشاد ميكند، سرگرم ميكند، و نيز در راه كشف جهان و انسان و الهام بخشيدن به تماشاگران گام بر ميدارد. تئاتر همواره با انسان بوده است، و فرهنگ هاي مختلف با آن رفتاري گوناگون داشته اند، گاه به داشتن تئاتر مباهات مينمودند، و گاه هم چون عامل فساد جامعه تكفير و طردش ميكردند. بر اين برخوردهاي متفاوت و تناقض آميز دو علت عمده را ميتوان بر شمرد: نخست تنوع و پيچيدگي تئاتر كه قادر است از پيش پا افتاده ترين حركات نمايشي و تفريحي تا متعالي ترين جنبه هاي معرفت بشر را به نمايش بگذارد و ديگر دامنه نفوذ و اقتدار فرهنگي آن. در تمدن هاي بزرگ گذشته تئاتر هم چون يك نهاد با نفوذ فرهنگي و عقيدتي عمل ميكرد و مثل آيين در پي كشف و افشاي رازهاي نهفته بود. علت سومي را ميتوان بر اين دو افزود، و آن فرايافت جامعه است. ارسطو انسان را جانور مقلد توصيف ميكند، از اين رو اجراي نمايش را از غرايز طبيعي او مي شمارد؛ در قرن وسطي تئاتر سراسر در خدمت آموزش هاي اخلاقي و تجسم بخشيدن به داستان هاي انجيل قرار ميگيرد؛ پس از رنسانس اروپا انسان همچون موجودي زميني اما لايق رسيدن به كمال تعريف ميشود. پس انسانگرايي و واقعگرايي بر ضوابط فلسفي، و به تبع آن بر تئاتر زمان حكم ميگردد، و شخصيت هاي اساطيري در درام ها جاي خود را به انسان هاي واقعي مي سپارند. هنگامي كه كپرنيك اعلاغم ميكند زمين (و به تبع آن انسان) مركز عالم نيست، تئاتر آرمانگرا و بزرگ نمايي پديد مي آيد تا اشتياق رسيدن به جاودانگي را پاسخ گويد: عقل گرايي عصر ولتر و ديده رو و اصحاب دايره المعارف، احساس گرايي سده هجدهم، طبيعت گرايي عصر علمو انقلاب هاي سياسي و اجتماعي، همه تئاترهاي مناسب با فرايافت دوران خود را به وجود مي آورند.
تئاتر به خاطر طبيعت، نقاد و افشاگرانه حاكمان مستبد را خوش نمي آمد. از طرفي پادشاه ايراني خودچندان گرفتار تاخت و تاز و حفظ بقاي خود بودند، كه حتي مجال پرداختن به يك نمايش رسمي و دولتي را نميداشتند. هنر همواره در جوامعي رشد ميكند كه داراي ثباتي دراز مدت باشند زيرا هنر نيز هم چون نتيجه كار گروهي، وانتقال تجربه ها و دستاوردها از گروهي به گروه ديگر است. حكومت هاي ايراني همواره پس از رسيدن به قدرت همه دستاوردهاي پيش از خود را از ميان برداشتند و سازمان ديگري را پي ريزي ميكردند. در چنين شرايطي سنت هاي جدي نمايشي تنها به صورت نمايش هاي آييني و بومي كه ريشه در اعماق فرهنگ جامعه به جاي ميماند، و هرگونه نوآوري با مقاومتي جدي روبرو ميشود. بنابراين نمايشگران آزاد و حرفه اي، اگر وجود داشته باشند، براي جلب تماشاگر ناچار به دلقكي (طلحگي) و مسخرگي روي مي آورند، در نتيجه مهر بي ارزشي ميخورند. چون بي ارزشند از حلقه فرهيختگان جامعه دور مي افتند، و چون مطرود و مكروهند عوامانه و گمنام ميمانند. نمايش هنگامي در ميان توده هاي مردم رواج مي يابد خواسته ها و آمال آن ها را منعكس كند، و چون اجازه اين كار را ندارند توده مردم نيز گرايشي بدان نشان نميدهد و حمايت خود را از آن سلب ميكند. گزارشگران و مورخان نيز در آثار خود اعتنايي به نقل آن نميكنند. به دلايلي از اين است آثار نمايشي گذشته ما عموما سينه به سينه، و بعنوان نمايش هايي عاميانه به دوران ما رسيده است.

بازدید : 600
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:35
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مفهوم شناسي جهاني شدن
تاثير جهاني شدن بر تعليم و تربيت
مفهوم جهاني شدن
ابعاد جهاني شدن
بعد فرهنگي
جهاني شدن و تعليم و تربيت
جهاني شدن و آموزش و پرورش (فرصت ها و تهديدها)
استفاده از جديدترين اطلاعات در آموزش و پرورش ايران
اهميت يافتن اصل اخلاقي همكاري و تفاهم بعنوان هدف اصلي در تعليم و تربيت
آموزش الكترونيكي (e-learning)
شكافت حلقه هاي بسته دانش
تك فرهنگي شدن و تضعيف فرهنگ هاي بومي
تهديد روند هاي مربوط به تربيت ديني در ايران
تاثير بر زبان و آموزش آن
آموزش ها و كلاس هاي چند فرهنگي
نتيجه
نتيجه گيري
منابع

تاثير جهاني شدن بر تعليم و تربيت:
از جمله موضوعاتي كه امروزه در محافل مختلف به آن پرداخته ميشود، مسئله جهاني شدن است. فرآيند جهاني شدن در حال حاضر تمامي جوانب اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي كشورهاي جهان را تحت تاثير قرار داده است. از جمله پيامدهاي جهاني شدن تاثير آن بر نظام تعليم و تربيت كشورها و اهداف و برنامه و كاركردهاي اين نظام در صحنه زندگي اجتماعي است. تعليم و تربيت كه با تمام اجزا جامعه ارتباط دارد يكي از عرصه هايي است كه هم از فرآيند جهاني شدن متاثر شده و هم ميتواند بر آن اثر بگذارد. از جمله اهداف تهيه اين مقاله عبارت است جواب از به اين پرسش ها كه :
جهاني شدن چه تاثيراتي بر مولفه هاي تعليم و تربيت داشته است؟ چالش هايي كه تعليم و تربيت در اثر جهاني شدن فرهنگ با آن روبه روست كدامند؟ در نتيجه جهاني شدن چه تغييراتي بايد دراهداف، برنامه هاي درسي و روش هاي تعليم و تربيت كشورها صورت گيرد تا بتواند به مسائل جديد پاسخ دهد؟
جهاني شدن از جمله مفاهيمي است كه در طول چند دهه گذشته به مجموعه واژگان مفاهيم، علوم سياسي، فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي افزوده شده است. اين مفهوم به دليل تازگي و گستردگي از ابهام معنايي برخوردار است. با توجه به ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين پديده و ارتباط اين ابعاد با فرآيند تعليم و تربيت، مسلما جهاني شدن بر فرآيند تعليم و تربيت اثر خواهد گذاشت و به آن سمت و سو خواهد داشت. در اين مقاله سعي بر آن است كه بعد فرهنگي جهاني شدن مورد توجه قرار گيرد و چالش هاي روبروي نظام آموزشي يا به عبارت كلي تر تعليم و تربيت مورد بحث قرار گيرد.

بازدید : 459
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:64
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
تعريف موضوع تحقيق و هدف آن
اهميت و انگيزه انتخاب موضوع
فرضيات و متغيرها
قلمرو مكاني و زماني
روش تحقيق
روش جمع آوري اطلاعات
تعريف نمونه و جامعه
محدوديت هاي تحقيق
تعاريف و اصطلاحات خاص
فصل دوم و سوم – ادبيات تحقيق
تعريف اعتياد به صورت جامع
تاريخچه مواد مخدر در جهان و ايران
نشانه‌هاي اعتياد
عوارض اعتياد به مواد مخدر
عوارض جسمي _ رواني
عوارض اقتصادي و مالي
عوارض فرهنگي _ اجتماعي
عوارض معنوي
عوامل اعتياد
وراثت
لذت طلبي و هوسراني
عدم آگاهي نسبت به عواقب خطرناك
اضطراب، افسردگي و احساس پوچي
غفلت جواني
عشق خودبزرگ بيني
عوامل اجتماعي و خانوادگي
معاشرت بالوسكان ناباب
سابقه اعتياد در خانواده
آشفتگي و نابساماني در خانواده
از بين بردن قبح و زشتي مساله
عوامل اقتصادي
فقر و تنگدستي
ثروت زياد و احساس بي نيازي
بيكاري
فاصله غير متعارف طبقاتي
عوامل سياسي
دست استعمار
درمان وابستگي جسمي
قطع آني ماده مخدر
قطع نيمه تدريجي ماده مخدر
قطع تدريجي و منظم ماده مخدر
درمان وابستگي رواني
شيوه هاي درمان وابستگي رواني
روان درماني فردي
روان درماني گروهي (گروه درمان)
فصل چهارم – تجزيه و تحليل داده ها
روش تحقيق
روش جمع آوري اطلاعات
روش نمونه گيري
نمونه پرسشنامه
تجزيه و تحليل اطلاعات پرسشنامه
متغير مستقل و وابسته
فصل پنجم – نتيجه گيري و پيشنهادات
نتيجه گيري
ساير نتايج تحقيق
پيشنهادات
پيشنهادات براي حل مشكل يا بهبود اوضاع
پيشنهادات براي محقق بعدي
منابع و ماخذ

مقدمه:
هر چند شناخت و مقابله با تمامي آسيب‌هاي اجتماعي از ظرافت و پيچيدگي خاصي برخوردار است اما شايد بتوان ادعا نمود كه هيچكدام از آن ها به پيچيدگي اعتياد، در اوضاع و احوال كنوني جامعه بشري نباشد استفاده نابجا و اعتياد به مواد مخدر بلاي خانمان برانداز و آتش هستي سوز جوامع بشري است، آتشي كه تا كنون صدها ميليون انسان را در كام خود فرو برده است و صدماتي كه بر پيكره جوامع انساني وارد نموده است كه هيچگاه قابل جبران نيست. براي خاموش كردن يا كم كردن گستره اين آتش، اقدامات شايسته و تلاش هاي فراواني صورت گرفته اما مع الاسف روز به روز دامنه آن گسترده تر شده است. به راستي آياميتوان در چنين وضعي سپر انداخت و آيه ياسي خواند و نظاره گر اين صحنه دردناك بود؟
چهره اعتياد هر چند زشت است و نفرت هر انساني را برانگيخته ميكند، فرد معتاد را بايد در چهره يك بيمار نگريست و بيمار را بايد مداوا و معالجه كنند، در اين راه هم، نخستين گام اطلاع رساني درست و علمي و آگاهي دادن به جامعه است.
آمار و ارقام هشدار دهنده هستند و ما را به هويستاري بيشتر ميخوانند. بر اساس آمار دولتي تا كنون 2 ميليون معتاد در كشور وجود دارد، اما برخي از صاحبن ظران معتقدند اين تعداد بين 3 تا 6 ميليون نفر است و با جرم بودن اعتياد باعث فقدان برنامه ريزي مناسب براي مبارزه با اين آسيب اجتماعي شده، و مشكل يك ميليون و 200 هزار از اين معتادين بسيار جدي و وخيم گزارش شده است.
اعتياد به نظر شخصي بنده از هر نوع بيماري مانند، سرطان، وبا و طاعون خطرناك تر و وحشتناك تر است چون فرد معتاد به هنگام نياز همه شئونات اخلاقي را زير پا ميگذارد.
اعتياد، نيروي كنترل و فرماندهي فرد را تصميم‌گيري و اجراي هدف است را از او باز ميستاند و فرد را همانند يك وسيله بازي و ناپايدار بار مي آورد كه برابر كوچك ترين حادثه و مشكل او را از پاي در مي آورد.
و خلاصه اين كه اين مسئله را بايد يك امر مهم قلمداد كنيم و براي ريشه كن كردن آن همه و همه اعم از دولت، مردم و فرد فرد جامعه بايد اين تلاش را در اين عرصه انجام دهند، چون اين اعتياد اگر به شكل گسترده وسعت يابد ميتواند ريشه هر مملكتي را كه افراد موريف فروبخش كاراي هر جامعه است را بخشكاند، به اين اميد روزي كه جامعه و مملكت عزيزمان ايران آري از هر گونه وجود اعتياد در بين مردم باشد تا بتوانيم جامعه اي سالم و پويا داشته باشيم به اميد آن روز.

بازدید : 479
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:74
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
سخني چند
چكيده مقاله
پيشگفتار
فصل اول – كليات تحقيق
مقدمه(كليات)
فصل دوم
جامعه
امت
ولايت
قرآن و عدالت اجتماعي
نخبگان و دانشجويان
فرهنگ
موانع پيشرفت
موانع پيشرفت از نظر رئيس جمهور
راز و رمز سقوط و پيشرفت جامعه از ديدگاه امام علي (ع)
توسعه
توسعه از نظر اسلام و قرآن
توسعه و پيشرفت ايران
چشم انداز بيست ساله ايران اسلامي
مقايسه ايران با ساير كشورهاي توسعه يافته
عوامل پيشرفت
پيشرفت فناوري
عوامل پيشرفت در جامعه در زمينه رشد و تكنولوژي
بهره وري
انگيزه پيشرفت
فصل سوم
روش تحقيق
فصل چهارم
بيان داده ها و تجزيه و تحليل
فصل پنجم
نتيجه گيري و پيشنهاد راه كارها
مناجات
منابع و ماخذ

چكيده مقاله:
توسعه يعني پيشرفته شدن، رشد كمي و كوشش و راه‌حلي جهت برطرف كردن فشارها و مشكلات كه در ابعاد فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي و امنيتي ميباشد در اسلام به معني عمران است يعني علاوه بر معناي كمي معناي كيفي هم دارد.
پيشرفت آرماني است كه همه‌ افراد، اقوام، اقوام، مذاهب، سيلقه‌ها، گرايش‌ها و اعتقادات را زير چتر همبستگي قرار ميدهد. كشوري پيشرفته‌اي كه از اين اصول پيروي كند اخلاق بعنوان اصل پايه، وحدت، مسئوليت‌ پذيري، احترام به قانون و مقررات، احترام به حقوق شهروندي، عشق و علاقه به كار، تحمل سختي ها به منظور سرمايه‌گذاري آينده، ميل به ارائه كارهاي برتر و فوق‌العاده نظم‌پذيري، فناوري، رشد تكنولوژي، بهره‌وري در كليه سطوح فردي تا سازماني.
از موانع پيشرفت، عدم شناخت جايگاه واقعي فردي يا اجتماعي، بحران آفريني هاي سياسي و فرهنگي توسط كشورهاي سلطه‌گر، عدم هماهنگي بين مراكز علمي و تحقيقاتي با صنايع مختلف و ساير منابع، عدم اعتماد به نفس و عدم باور توانايي هاي خود، عقب‌ نشيني از اصول اسلام عدم جذب نخبگان و مغزهاي متفكر، عدم شناخت مشكلات مردم از سوي مسئولان، و براي برداشتن اين موانع ميتوان موارد زير را نام برد:
عزم و اراده جدي و نشاط و اميد، بالا بردن توانمندي ها، تقويت روحيه ايماني و و تقوي، ارتقاي دانش و سطح علمي، توكل به خدا، داشتن اعتماد، انگيزها را مشخص كنيم مسئوليت‌ پذير باشيم، سخت‌كوش باشيم، استقامت و پشتكار داشته باشيم، همدلي و اتحاد و يكپارچگي داشته و آن را حفظ نمائيم پس براي پيشرفت و ترقي حداقل در توليد علم و فناوري و رفاه و عدالت اجتماعي و معنويت و استفاده صحيح از نعمات الهي و حرفه‌جويي حرف اول را ميزند و براي رسيدن به اين هدف بر تك تك افراد جامعه بخصوص بر صاحب منصبان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي فرض است كه در برنامه‌ريزي و قانون گذاري ها به نحوي عمل نمايند كه كاملاً اين افق متعالي تبيين شده باشد و بر مجريان امور نيز فرض است كه با اتكاي به لطف و عنايت خداوند متعال در اين راه گام‌هاي استوار و دقيقي برداشته و از هيچ خدمتي فروگذاري ننمايند و به طبع آن ساير قوا و سازمان ها و نهادها نيز موظف هستند در اين دولت گام بردارند و در اين ميان نقش مردم و تك تك آحاد جامعه نيز در هر زمينه‌اي كه مربوط به آن ها ميشود از دست‌اندكاران امور در اين زمينه پشتيباني نموده و در اجراي امور و هم چنين در رفع موانع و مشكلات دولت دوش خدمت گزاران صديق اين مرز و بوم تلاش وافر نمايند. هيچ وقت همبستگي ملي و ديني و همدلي خود را از دست ندهيم و به ريسمان الهي چنگ بزنيم كه اين مهم ترين سلاح ملت ايران است.

بازدید : 459
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:64
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
بحران هويت و نوجواني
فايده و اهميت طرح تحقيق
تعريف اصطلاحات
هويت
بحران هويت
اختلال هويت
هويت خود
مفهوم شناسي هويت
هويت از منظر اريكسون
بررسي تاريخي
اريكسون و انسان آرماني هويت جو
هويت در يك نگاه
بحران هويت
آشفتگي هويت
اختلال هويت
پيامدهاي فقدان هويت
مشغوليت بي هدف
هيجانات جانشين ناپذير
شخصيت منفعل
ويليام گلاسر
آلپورت و انسان آرماني بالغ
اشپرانگرور و ميكر فلسفه خواهانه به درون كاوي و خودشناسي
هويت از منظر قرآن فلاسفه
برخي از برداشت هاي رايج درباره هويت
هويت همچون ميراث
هويت همچون احساس
هويت همچون راهبرد
تحليل برداشت هاي رايج درباره هويت
هويت در ديدگاه اسلامي
تعيين هويت از نظر فلسفه اسلامي
تبيين هويت از منظر قرآن كريم
منابع و ماخذ

مقدمه:
از ويژگيهاي عصر جديد جريان شتاب آلود زندگي است، حوادث و رويدادهاي گوناگون آن چنان با سرعت پديد مي آيند كه فرصت تفكر و تامل را از آدمي سلب ميكند در نتيجه مجالي براي تفرج در دنياي درون جهان برون باقي نميگذارد و انسان اين موجود سرگشته و درمانده نه تنها لذت تفكر را حس نميكند بلكه انگيزه كافي براي انديشيدن در باب ضروريات زندگي در خود نمي يابد حاصل اين روند، بيگانگي او با خويشتن و جهان خارج از خويش است ولي آن چه دردآورتر عميقتر و دشوار تر رخ مي نمايد بيگانگي با خود (عالم درون) است.
در كلام الهي از خود بيگانگي حاصل از خدا بيگانگي تلقي شده است آن جا كه ميفرمايد در زمره آناني نباشيد كه خداي را از ياد برند، پس خود را نيز از ياد بردند.
امروزه از خود بيگانگي معماي بزرگ و معضل فكري انديشمندان و نويسندگان نام آور ميباشد. به گفته اريك فروم از زمان دكارت تاكنون هويت فرد از بزرگ ترين مشكلات فلسفه جديد بوده است.
الكسيس كارل در بحث از انسان اين موجود ناشناخته چنين مينويسيد. ما ميخواهيم معناي زندگي و مرگ را بدانيم چرا بايد زيست؟ به كجا ميرويم؟ سرنوشت روان ما چيست؟
وايتهد، رياضيدان و فيلسوف برجسته معاصر معتقد است كه در عصر جديد انسان در لابه لاي شهرهاي بزرگ و جمعيت هاي انبوه و متراكم، بخشي از حقيقت وجودي خويش را از دست داده است و احساس تعلق به جايي ندارد تعبيري كه در حال حاضر براي از خود بيگانگي به كار ميرود فقدان هويت است كه به عقيده اركسيون مفهوم بحران هويت گوباتر و جامع تر است. او هر يك از مراحل رشد آدمي را توام با يك بحران ميداند ولي شروع بحران هويت را از دوره نوجواني دانسته و دامنه آن را به دوره جواني امتداد ميدهد. شايد بتوان اريكسون را موفق ترين نظريه پردازي دانست كه در عرصه روانشناسي، مفهوم هويت را به ما شناسانده است. شايد بتوان هويت را به محورهاي مختصات تشبيه كرد.
در رياضيات نقطه با تعيين طول و عرض آن در دستگاه محورهاي مختصات قابل تعريف، محاسبه و عمليات رياضي است و در غير اين صورت نقطه را نميتوان در محاسبات رياضي وارد نمود لذا همان گونه كه در طول و عرض نقطه هويت آن را تشكيل ميدهد. ويژگي هاي گوناگون و متعددي نيز هويت آدمي را تعيين ميكند.
ارزش و جايگاه بحث هويت بي نياز از ارائه دليل است وليكن تنها به ذكر يك مورد اكتفا ميشود. بر اساس قاعده عقلي، تعرف الاشياء با ضدادها يعني هر چيزي با ضدش شناخته ميشود كافي است توجهي به آثار پيامدها و نتايج ناگوار فقدان هويت داشته باشيم و از عمق رنج و دردي كه جوانان بي هويت احساس ميكنند. آگاه شويم بخش قابل توجهي از افسردگي ها و احساس پوچي و درون تهي شدن ها و روزمرگي ها نتيجه منطقي بي هويتي است.
در اين تحقيق سعي شده است كه علاوه بر تعيين جلوه هاي متنوع هويت كه شامل هويت فردي، خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي و … پرداخته و به ارتباط بين آن ها اشاره شود و راه كارهاي تكوين و تقويت هر يك پيشنهاد گردد.

بازدید : 462
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:29
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
اجتماعي شدن و دور زندگي
رشد اوليه كودك
رشد ارداكي
كودك گريه و لبخند
كودك و مادر
پيدايش واكنش هاي اجتماعي
دلبستگي و محروميت
اجتماعي شدن كودك
نظريه هاي رشد كودك
نظريه فرويد
نظريه جي . اچ . مير
نظريه پياژه
ارتباط ميان نظريه ها
عوامل اجتماعي شدن
دوره زندگي
منابع و مآخذ

مقدمه:
از منظر علم جامعه شناسي، دوران كودكي يك پديده نيست؛ بلكه يك مفهوم است. در واقع پيش از آن كه وجود خارجي داشته باشد، تصويري است كه در ذهن مردم جوامع مختلف شكل ميبندد. دوران كودكي نه يك مفهوم ثابت كه مفهومي متغيير است؛ يعني با توجه به تجربيات مردم هر جامعه و ويژگي هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي آن جامعه، در ذهن جمعي مردم شكل گرفته و تبلور پيدا ميكند. به همين دليل است كه سن دوران كودكي، طول زماني آن و توقعات و تصورات نسبت به آن در جوامع مختلف متفاوت است. تصوري كه ما از دوران كودكي انسان داريم. با تمام جوانبش با تصوري كه در ديگر جوامع نسبت به دوران كودكي وجود دارد، بسيار متفاوت است، كه اين تفاوت تنها مختص جوامع مختلف نمي باشد حتي با گذر زمان نيز فرق هايي به وجود مي آيد.
با توجه به معناي جامعه شناختي لفظ كودك را بر كسي مي توان اطلاق كرد كه وظيفه اجتماعي بر دوش ندارد و كودك تا زماني كودك است كه موظف نيست.
رشد سطح اقتصادي جوامع و به كارگيري ابزار جديد توليد كه عملاً نياز به نيروي كار انساني را كاهش ميدهد، موجب ميشود كه كودكان ديرتر از گذشته وارد بازار كار و قواعد بزرگسالانه آن شوند؛ به عبارت ديگر ديرتر موظف به انجام وظايف اجتماعي ميشوند و در نتيجه مي توانند كودكي كنند. معناي اين سخن به رسميت شناختن دوران كودكي توسط جامعه اي است كه كودك در آن زندگي ميكند. حال جوامع مختلف با توجه به شرايط و به خصوص سطح رشد اقتصادي ويژه خود، اين دوران را در شكل هاي مختلف و با طول زماني متفاوت ميپذيرند.
بنا به گفته ها، مفهوم كودكي يك ابداع اجتماعي و خاص دوران مدرن است و از سابقه اي طولاني برخوردار نيست. تا پيش از بروز رشد اقتصادي و پيدايش انقلاب صنعتي در اروپا، اين مفهوم به شكل امروزين آن ابداع نشده بود رشد روحي و جسمي كودك اين زاده اشرف مخلوقات در پي روندي آهنسته و پيوسته ممكن ميشود. كه در اين جا سعي ميكنم به مراحل رشد به صورت اختصار بپردازيم.
به اميد اين اميد كه تا حدي هرچند كم و مختصر موفق شوم كه اندكي وارد دنياي پيچيده كودكي شوم.

تعداد صفحات : 153

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1532
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 3
  • بازدید امروز : 432
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 2281
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2715
  • بازدید ماه : 22357
  • بازدید سال : 35978
  • بازدید کلی : 1190838
  • <
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی