loading...

بهترين و سريعترين مرجع دانلود كارآموزي و پروژه و پايان نامه

دانلود پايان نامه و پروژه و كارآموزي در تمامي رشته هاي دانشگاهي

بازدید : 483
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:31
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
مباني اختلاف شخصيت ها
اختلافات بدني
اختلافات رواني
منش – شخصيت اختصاصي
معاني ديگر واژه اروپايي منش
چگونگي علم آدمي به شخصيت خود
اركان دوگانه شخصيت
وحدت
هويت
مراحل علم به شخصيت
مرحله بدني
مرحله اجتماعي
منابع

مقدمه:
بحث و تحقيق را در روانشناسي ميتوان هم به صورت تحليلي انجام داد، هم به صورت تاليفي يا تركيبي. بحث تحليلي كه در روانشناسي عمومي و تجربي معمول است به اين صورت است كه حالات و فعاليت هاي گوناگون رواني را به اعتبارهايي دسته دسته كرده و آنها را زير عناويني چون احساسات، تذكارات، تصورات، تصديقات ذهني تمايلات و انگيزه ها، عواطف و هيجانات، افعال ارادي و جز آن …. درآورده و هر دسته را جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار دهند و قوانين كلي آن را معلوم دارند.
شك نيست كه اين تحليل عملي است انتزاعي، زيرا هيچ حالت يا فعاليت رواني وجود ندارند كه با حالات و فعاليت هاي رواني ديگر آميختگي يا بستگي نداشته باشد و مستقلاً تجلي نمايد، و هيچ فرد آدمي نيست كه منحصراً احساس باشد، يا تصور باشد يا عاطفه يا تمايل … باشد، بلكه اينها همه را با هم است، يعني وجود او معجوني است ساخته شده از همه اين حالات و استعدادها و صفات وخصال مختلف بدني و رواني كه با يكديگر آميختگي پيدا كرده، در يكديگر فرورفته و از كثرت به وحدت تبديل گرديده هيات يا شخص واحدي را به وجود آورده اند.
بحث تركيبي در روانشناسي عبارت خواهد بود از بررسي و تحقيق درباره كل اين وجود، وجودي كه ما ازآن به لفظ شخص يا شخصيت تعبير ميكنيم و همچنين از اختلافاتي كه افراد آدمي يا گروه هايي ازآنان از اين حيث با يكديگر دارند. بدين جهت اين بحث را در برابر روانشناسي عمومي، شخصيت شناسي يا روانشناسي شخصيت ميناميم.
بحث تحليلي و بحث تركيبي هر دو در روانشناسي لازم و مفيد هستند. بحث تحليلي در واقع با توجه به قاعده دومي كه دكارت در روش تحقيق متذكر گرديده است صورت ميگيرد و مطالعه و تحقيق را تسهيل ميكند و قواعد و اصول كلي بدست ميدهد. بحث تركيبي معلوم ميدارد كه ارتباط و بستگي آن حالات و فعاليت رواني با يكديگر چيست و آنها چگونه شخصيت هارا تشكيل ميدهند و اين شخصيت ها يا تيپ هاي شخصيت چه اختلاف هايي با هم دارند. باري در بحث تحليلي آدمي منظور و موضوع است و در بحث تركيبي افراد آدميان. از اين رو ميتوان گفت كه نسبت روانشناسي عمومي به شخصيت شناسي مانند نسبت فيزيولوژي عمومي است به جانور شناسي.
در فيزيولوژي عمومي اعمال حياتي حيوان زنده هر كدام جداگانه بطور كلي مورد مطالعه و بررسي است قطع نظر از خصوصيتي كه در انواع مختلف حيوانات ممكن است داشته باشند؛ در صورتيكه جانورشناسي موضوعش انواع حيوانات و چگونگي جريان اعمال حياتي در هر يك از آن انواع است: فيزيولوژي، تنفس، جريان خون، گوارش …. را بطور كلي در موجود زنده مورد تحقيق قرار ميدهد و كار ندارد به اين كه اين اعمال حياتي در هر يك از انواع حيوانات بچه كيفيتي جريان دارند و چگونه بر روي هم افرادي به وجود مي آورند كه نوعاً متفاوتند. در صورتيكه در جانورشناسي اسب و سگ و مرغ و مار و ماهي …. و چگونگي جريان آن اعمال در هر يك از اين انواع جانوران موضوع بحث است.
پيدا است كه اطلاع ما از فعاليت هاي رواني آدمي و بدست آوردن قوانين آنها كه موضوع روانشناسي عمومي هستند براي شناخت افراد آدمي يا گروه هاي مختلف آنان يعني براي شخصيت شناسي كمكي شايان بلكه مقدمه اي ضروري خواهد بود.

بازدید : 507
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:35
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
بيان مساله
ضرورت تحقيق
خصوصيات مشاورين
برخي از فوائد مشاركت
ارزش هاي بنيادي مشاركت و نتايج آن
اهداف تحقيق
هدف نظام مشاركت كاركنان از ديدگاه اسلام
از پيامدهاي مهم مشاركت
مزاياي مشاركت
سابقه و پيشينه
هدف و فوائد مشاركت
فرضيات
راهكارهاي برخورد با بي تفاوتي در كاركنان
محاسن ارزيابي
نتيجه
روش و حيطه تحقيق
واژها و اصطلاحات
پارادايم
مشاركت
موانع و محدوديت ها
موانع فرهنگي
موانع سازماني
وجود موانع فرهنگي مشاركت
وجود موانع سازماني مشاركت
موانع از ديدگاهي ديگر
نتيجه گيري
ارائه چند پيشنهاد
فهرست منابع و ماخذ

مقدمه:
اسلام نظام مديريت خاص خود را دارد نظام مديريتي كه عالي ترين نعمات الهي دنيا و آخرت را نصيب مردم خواهد نمود.
نظام مديريتي كه با سرعتي عجيب جامعه را رو به رشد و ترقي و تكامل پيش خواهد برد. نظامي كه تمام درهاي رحمت الهي را بروي مردم خواهد گشود. نظامي كه مردم را از جهل و گمراهي نجات خواهد بخشيد. نظامي كه ريشه ظلم و ستم و بهره كشي را از جامعه بر خواهد كند.
شباهت هاي پارادايم مديريت اسلامي با ساير پارادايم هاي مديريتي دولتي:
با مروري بر پارادايم هاي موجود در مديريت دولتي و ابعاد مختلف اين پارادايم ها و مقايسه آن با فرهنگ اسلامي در مي يابيم كه بر اساس اصول اساسي پذيرفته شده در اسلام هر كدام از اين پارادايم ها داراي نقاط اشتراك زيادي با مفروضات و باورهاي اسلامي ميباشد. بعنوان مثال تاكيد بر عقلانيت و نظم منطقي در اداره امور مسلمين كه ايات و روايات زيادي نيز در اين خصوص ارائه شده است وجه اشتراك باورهاي بنيادين اسلام با پارادايم مديريت دولتي سنتي است. از طرفي تاكيد بر اقتصاد و ارائه احكام مختلف در اين زمينه، از خصوصيات بارز مديريت در اسلام ميباشد كه به نوعي در پارادايم مديريت دولتي نوين مدنظر قرار گرفته است و نهايتاً خدمت به خلق، توجه به حقوق شهروندي و دادن آزادي توام با پاسخگويي به مديران، بارها در قرآن مجيد، نهج البلاغه و ساير كتب معتبر اسلامي مورد تاكيد قرار گرفته است كه در پارادايم خدمات عمومي نوين نيز مورد توجه انديشمندان و پيروان اين مكتب بوده است.
يكي از مهم ترين تعاليم و آموزه هاي مديريتي اسلام٬ مشاركت و مشورت در كارهاست:
مشاركت از ديدگاه نظام مديريت مشاركتي را ميتوان به اختصار چنين تعريف نمود: همكاري و تعاون فكري افراد در كسب موفقيت گروهي به نحوي كه اين همفكري افراد را تشويق نمايد تا هدف‌هاي سازمان را هدف‌هاي خود دانسته مسئوليت دستيابي به آن ها را به دوش گرفته و در اجراي موثر فعاليت‌ها سهيم شوند به ديگر بيان مشاركت به معناي شركت داوطلبانه و آزادي افراد در تصميم‌گيري ها از طريق ارائه پيشنهادات مفيد و انجام كارها و پيشبرد فعاليت‌هاي گروهي سازمان ميباشد.
مديريت مشاركتي پديده‌اي است ذهني و فرهنگي كه باعث ميشود كاركنان بي انگيزه و نظاره‌گر، به كارهاي گروهي كشيده شوند و احساس مسئوليت نمايند. اين شيوه باعث ارتقاي ميزان بهره‌وري، ابتكار، انضباط، تقليل تنش‌ها و شكايات، افزايش تحرك، اجتناب از جزئي نگري، تصميم‌گيري جمعي، انعطاف‌پذيري، جلوگيري از خودبيني و خودكامگي، مردم‌سالاري، رشد شخصيت و… ميگردد.

بازدید : 506
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:128
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
چكيده
فصل اول – طرح تحقيق
مقدمه
بيان مسئله
اهميت و ضرورت تحقيق
پرسش هاي پژوهشي
فرضيه هاي پژوهشي
تعريف مفهومي
تعريف عملياتي
فصل دوم – ادبيات و پيشينه تحقيق
تاريخچه در ارتباط با موضوع شخصيت
تعاريف شخصيت
عوامل موثر در تعيين شخصيت
شكل گيري شخصيت
رشد شخصيت
ابعاد شخصيت
نظريه هاي شخصيت
تيپ شناسي شخصيت ويليام شلدون
تيپ شناسي شخصيت اميل كرچمر
تيپ شناسي شخصيت يونگ
نظريه ريموند بي كتل
نظريه هانس جي آيزنگ
نظريه پنج عامل رابرت مك كري و پل كاستا
نظريه خلق وخو آرنولد باس و رابرت پلامين
ديدگاه فطري در مورد صفات شخصيتي
تئاتر چيست؟
نظريه خاستگاه آييني
نظريه هاي ديگر درباره خاستگاه آييني
تئاتر كلاسيك و شخصيت بازيگران تئاتر كلاسيك
تئاتر نئوكلاسيك و شخصيت بازيگران تئاتر نئوكلاسيك
تئاتر مدرنيسم و شخصيت بازيگران تئاتر مدرنيسم
فصل سوم – روش تحقيق
مقدمه
جامعه آماري
نمونه و روش نمونه گيري
ابزار اندازه گيري
آزمون شخصيتي آيزنگ
اعتبار و روايي پرسشنامه شخصيت آيزنگ
روش اجراي تست آيزنگ
فصل چهارم – تجزيه و تحليل آماري
مقدمه
تجزيه و تحليل فرضيات
جدول شاخص هاي آمار توصيفي 2 متغير سبك هاي تئاتر و نوع شخصيت
جدول بررسي فرضيه
فصل پنجم – نتيجه گيري و پيشنهادات
خلاصه
محدوديت هاي پژوهش
پيشنهادات پژوهش
بحث و نتيجه گيري
منابع
ضمايم

فهرست جداول:
توزيع فراواني سبك هاي تئاتر
توزيع فراواني تيپ شخصيت
فراواني مشاهده شده و درمورد انتظار در هر يك از سبك هاي تئاتر
فراواني مشاهده شده و در مورد انتظار بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر

چكيده:
در پژوهش حاضر كه با هدف بررسي تيپ شخصيتي بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر تدوين شده است يك فرضيه مدنظر بوده است و بر روي نمونه اي در دسترس به حجم 60 نفر از جامعه آماري دانشجويان دانشگاه هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز اجراي شده است. جهت سنجش متغيرها از پرسشنامه شخصيت آيزنگ استفاده شده است. هم چنين داده ها در دو سطح توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است و نتايج بررسي فرضيه حاكي از آن است كه بين تيپ شخصيتي (برونگرا- درونگرا) بازيگران گروه هاي مختلف تئاتر تفاوت معناداري وجود دارد.
در سطح توصيفي از شاخص آماري فراواني، درصد فراواني و فراواني تجمعي و در سطح استنباطي از آزمون خي دو استفاده شده است.

مقدمه:
هر كسي شخصيتي دارد و شخصيت شما به مشخص كردن ميزان موفقيت، خشنودي و رضايت خاطر در زندگي شما كمك ميكند. ما درباره شخصيت صحبت ميكنيم، بدون اغراق بايد بگوييم كه شخصيت شما يكي از مهم ترين نعمت هاي شماست. شخصيت به شما كمك كرده است تا زندگي خود را شكل دهيدو آينده نيز همين كار را خواهد كرد.
هر چيزي كه تا به حال به دست آورده ايد، هر چيزي كه انتظار داريد در شغل خود به دست آوريد، خواه همسر يا والد خوبي بشويد، و حتي وضعيت سلامت كلي شما تحت تاثير شخصيت شما و شخصيت كساني كه با آن ها در تعامل هستيد قرار دارند. شخصيت شما گزينه هايي را كه در زندگي داريد محدود كرده يا گسترش ميدهد. شخصيت به شما اجازه نمي دهد تجربيات خاص را با ديگران در ميان بگذاريد يا شما را قادر ميسازد بيشتر آن ها را با ديگران در ميان بگذاريد.
شخصيت، برخي افراد را محدود ميكند و دنياي تجربه را به وي ديگران ميگشايد.
يكي از ابعاد اصلي شخصيت درون گرايي و برون گرايي است. برون گرايان افرادي تكانشي هستند، مردم آميز هستند مشتاق تحريك و هيجان هستند. تمايل به پرخاشگري دارند و آدم چندان با ثباتي نيستند، در مقابل درون گرايان افراد كم حرف و به نحوي گوشه گير هستند و در خود فرو رفته، به كتاب ها بيشتر علاقه دارند تا آدم ها، تحريك و هيجان را دوست ندارند و به دور انديشي تمايل دارند. افراد تو داري هستند و به جز چند دوست صميمي از ديگران فاصله ميگيرند. زندگي با نظم و قاعده را دوست دارند به ندرت پرخاشگري نشان ميدهند با ثبات و تا حدي بدبين هستند و براي معيارهاي اخلاقي ارزش فراوان قائل هستند.
بعضي معتقدند كه درون گرايي و برون گرايي متكي به عوامل موروثي است اما اين عوامل تا آن اندازه نيست كه ما نتوانيم شخصيت خود را تغيير دهيم. به علاوه اغلب درون گرايي ها و برون گرايي ها ممكن است محصول تجربه و يادگيري باشد از اين رو هر كس ميتواند رفتار خود را عمدا در مسير درون گرايي و برون گرايي سوق دهد بطور كلي شخصيت درون گرا در رفتار و عمل حل مسائل، داراي انگيزه و هدف هايي است كه با خواسته هاي دروني خويش متناسب ميباشد. فرد درون گرا شيفته دنياي درون است و هر امر ذهني را كه درون او ميگذرد بصورت عيني يعني مانند امري كه در دنياي خارج وجود دارد توصيف ميكند. اما فرد برون گرا بين خود و اعتقادي كه دارا ميباشد تمايزي قائل نيست و هر انتقاد يا حمله اي به اعتقاد او به منزله حمله به خود است در حاليكه درون گرا ممكن است به سختي از يك عقيده دفاع كند اما ميداند كه از يك عقيده دفاع ميكند نه از شخص خود.
در بررسي عميق تر بعد برون گرايي – درون گرايي تفاوت باز دارندگي و تحريك مغز افراد درون گرا و برون گرا از اهميت به سزايي برخوردار است. در برون گراها، نيرويي بازدارندگي و در درون گراها نيروي تحريكي مغز بيشتر است. به همين دليل افراد برون گرا كه نيروي بازداري شديدي دارند نسبت به درون گراها ديرتر شرطي ميشوند و خاموشي پاسخ هم در آن ها سريعتر است. به همين دليل ميتوان انتظار داشت به شرط آن كه رويداد آسيب زا و دردزاي زندگي براي همه يكسان باشد كساني كه راحت تر شرطي ميشوند (درون گراها) همان افرادي ميباشند كه بيش از ديگران به اختلالات روان رنجوري دچار ميشوند.
تئاتر اجراي آگاهانه يك متن يا يك مايه از پيش تعيين شده است كه هدف هاي متعددي را دنبال ميكند، تئاتر آموزش ميدهد، ارشاد ميكند، سرگرم ميكند، و نيز در راه كشف جهان و انسان و الهام بخشيدن به تماشاگران گام بر ميدارد. تئاتر همواره با انسان بوده است، و فرهنگ هاي مختلف با آن رفتاري گوناگون داشته اند، گاه به داشتن تئاتر مباهات مينمودند، و گاه هم چون عامل فساد جامعه تكفير و طردش ميكردند. بر اين برخوردهاي متفاوت و تناقض آميز دو علت عمده را ميتوان بر شمرد: نخست تنوع و پيچيدگي تئاتر كه قادر است از پيش پا افتاده ترين حركات نمايشي و تفريحي تا متعالي ترين جنبه هاي معرفت بشر را به نمايش بگذارد و ديگر دامنه نفوذ و اقتدار فرهنگي آن. در تمدن هاي بزرگ گذشته تئاتر هم چون يك نهاد با نفوذ فرهنگي و عقيدتي عمل ميكرد و مثل آيين در پي كشف و افشاي رازهاي نهفته بود. علت سومي را ميتوان بر اين دو افزود، و آن فرايافت جامعه است. ارسطو انسان را جانور مقلد توصيف ميكند، از اين رو اجراي نمايش را از غرايز طبيعي او مي شمارد؛ در قرن وسطي تئاتر سراسر در خدمت آموزش هاي اخلاقي و تجسم بخشيدن به داستان هاي انجيل قرار ميگيرد؛ پس از رنسانس اروپا انسان همچون موجودي زميني اما لايق رسيدن به كمال تعريف ميشود. پس انسانگرايي و واقعگرايي بر ضوابط فلسفي، و به تبع آن بر تئاتر زمان حكم ميگردد، و شخصيت هاي اساطيري در درام ها جاي خود را به انسان هاي واقعي مي سپارند. هنگامي كه كپرنيك اعلاغم ميكند زمين (و به تبع آن انسان) مركز عالم نيست، تئاتر آرمانگرا و بزرگ نمايي پديد مي آيد تا اشتياق رسيدن به جاودانگي را پاسخ گويد: عقل گرايي عصر ولتر و ديده رو و اصحاب دايره المعارف، احساس گرايي سده هجدهم، طبيعت گرايي عصر علمو انقلاب هاي سياسي و اجتماعي، همه تئاترهاي مناسب با فرايافت دوران خود را به وجود مي آورند.
تئاتر به خاطر طبيعت، نقاد و افشاگرانه حاكمان مستبد را خوش نمي آمد. از طرفي پادشاه ايراني خودچندان گرفتار تاخت و تاز و حفظ بقاي خود بودند، كه حتي مجال پرداختن به يك نمايش رسمي و دولتي را نميداشتند. هنر همواره در جوامعي رشد ميكند كه داراي ثباتي دراز مدت باشند زيرا هنر نيز هم چون نتيجه كار گروهي، وانتقال تجربه ها و دستاوردها از گروهي به گروه ديگر است. حكومت هاي ايراني همواره پس از رسيدن به قدرت همه دستاوردهاي پيش از خود را از ميان برداشتند و سازمان ديگري را پي ريزي ميكردند. در چنين شرايطي سنت هاي جدي نمايشي تنها به صورت نمايش هاي آييني و بومي كه ريشه در اعماق فرهنگ جامعه به جاي ميماند، و هرگونه نوآوري با مقاومتي جدي روبرو ميشود. بنابراين نمايشگران آزاد و حرفه اي، اگر وجود داشته باشند، براي جلب تماشاگر ناچار به دلقكي (طلحگي) و مسخرگي روي مي آورند، در نتيجه مهر بي ارزشي ميخورند. چون بي ارزشند از حلقه فرهيختگان جامعه دور مي افتند، و چون مطرود و مكروهند عوامانه و گمنام ميمانند. نمايش هنگامي در ميان توده هاي مردم رواج مي يابد خواسته ها و آمال آن ها را منعكس كند، و چون اجازه اين كار را ندارند توده مردم نيز گرايشي بدان نشان نميدهد و حمايت خود را از آن سلب ميكند. گزارشگران و مورخان نيز در آثار خود اعتنايي به نقل آن نميكنند. به دلايلي از اين است آثار نمايشي گذشته ما عموما سينه به سينه، و بعنوان نمايش هايي عاميانه به دوران ما رسيده است.

تعداد صفحات : 153

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1532
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 3
  • بازدید امروز : 731
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 453
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1489
  • بازدید ماه : 5731
  • بازدید سال : 19352
  • بازدید کلی : 1174212
  • <
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی