loading...

بهترين و سريعترين مرجع دانلود كارآموزي و پروژه و پايان نامه

دانلود پايان نامه و پروژه و كارآموزي در تمامي رشته هاي دانشگاهي

بازدید : 521
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:104
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول – مفهوم، منابع و تئوري هاي مصونيت دولت
گفتار اول – تعريف دولت و مفهوم مصونيت دولت
تعريف مصونيت
دولت هاي خارجي و وضعيت سران دولت ها در مصونيت قضايي دولت
گفتار دوم – منابع مصونيت دولت در حقوق بين الملل
منابع قراردادي مصونيت
منابع عرضي مصونيت
گفتار سوم – تئوري هاي حاكم بر مصونيت قضايي دولت
تئوري مصونيت مطلق
تئوري مصونيت محدود
دكترين عمل دولت
فصل دوم – مصونيت دولت از صلاحيت محاكم قضايي
گفتار اول – اصل مصونيت دولت هاي خارجي
گفتار دوم – استثنائات مصونيت دولت هاي خارجي
انصراف از مصونيت
دواي تقابل دولت
اعمال تجاري دولت
اعمال تصدي دولت
اعمال حاكميت دولت
تفكيك بين اعمال تصدي و اعمال حاكميت دولت
معيار هدف
معيار ماهيت
معيار مختلط كميسيون حقوق بين الملل
تعريف اعمال تجاري دولت
شبه جرم هاي ارتكابي دولت
تعريف شبه جرم هاي دولت
دامه شبه جرم هاي دولت
شبه جرم هاي عمدي و غيرعمدي
خساراتي ناشي از شبه جرم دولت
فصل سوم – مصونيت دولت از اقدامات اجرايي (قهري)
گفتار اول : اصل مصونيت از اقدامات اجرايي
گفتار دوم : استنشائات مصونيت از اجرا
انصراف از مصونيت
اموال تجاري
اموال مورد استفاده در فعاليت هاي تجاري دولت خارجي
اموال مطلقاً مصون
اموال نظامي
اموال ديپلماتيك
اموال بانك مركزي
مصونيت از اجرا و شبه جرم هاي دولت
سخن آخر
فهرست قضايا
فهرست اختصارات
فهرست منابع و ماخذ

مقدمه:
هر قطعه از اين كره خاكي به استثناي درياهاي آزاد – تحت حاكميت يا متعلق به دولتي است. دولت ها هم مانند افراد انسان منفرد و منزوي نيستند، بلكه با اقتضاي احتياج با هم روابطي دارند.
موقعيت جغرافياي ايجاب ميكند كه يك دولت با دولت هاي همسايه خود روابط خاصي داشته با و با دولت هاي ديگر روابطي از نوع ديگر، يك اين خود مستلزم رفت و آمد بين دولت ها (سران دولت ها و نمايندگان آن ها) ميباشد. و اين روابط و رفت و آمدها مهتاج قواعد و قوانيني بين‌المللي است تا حقوق دولت ها را در مقابل يكديگر تعيين و تحفيظ نمايند.
در اين بين بحث مصونيت دولت ها (علي الاخصوص مصونين قضايي دولت ها و پسران آن ها) كه بخشي از كي پروژه كلان در همين زمينه است، به پيش كشيده ميشود.
مصونيت قضايي دولت از جمله مباحث مهم و مناقضه انگيز در حقوق داخلي بين‌الملل ميباشند كه حسب تحولات حقوق بين‌الملل تفكيك بين آن دو امكان پذير شده است.
با اين توصيف، در خصوص مصونيت قضايي دولت ميتوان چنين گفت كه از ديرباز در حقوق دخلي بعنوان يك قاعده عمومي پذيرفته است. قوه مجريه يا دستگاه حكومت نسبت به خسارات ناشي از اعمال حاكميتي خود، از هر گونه مسؤوليتي معاف است، مگر اين كه از روي لطف (exgrartia) و بدون اين كه مسؤوليتي متوجه آن باشد، از زي اند يدگان جبران خسارت نمايد؛ اما اين قاعده در حال تغيير بوده و به تدريج دولت ها حتي در قبلا اعمال حاكميتي خود براساس تعهدي حقوقي موظف به جبران خسارت ميگردد.
ولي برعكس، در حقوق بين‌الملل نميتوان بدون در نظر گرفتن تحولات تاريخي، تعريف دقيقي از مصونيت قضايي دولت ها و سان آن ها عرضه كرد. چرا كه در هر دوره تاريخي و حسب مقتضيات زيست بين‌المللين آن دوره، تحولات شگرفي بر آن وارد شده است.
در دوران قبل از شكل گيري مفهوم (state) با اختلاط ميان مفهوم مصونيت حكام (سران دولت) و مصونيت هيأت حاكمه، ديدگاهي مطلق نسبت به مصونيت‌ وجود داشت كه به تدريج با شكل گيري مفهوم دولت در حقوق بين‌الملل به آن تسرّي يافت.
چنين مفهومي از مصونيت كه نزديك به دو قرن دوام آورد، به «تئوري مصونيت مطلق دولت» معروف شد. پس از جنگ جهاني اول، دو عامل باعث گرديد كه «تئوري مصونيت مطلق دولت» اعتبار خود را از دست بدهد. به اين معنا كه از يك سو، دولت ها بيش از پيش به دخالت در ا مور اقتصادي پردختند و دست به اعمالي زدند كه پيش از آن بخش خصوصي عهده دار آن بود، و از سوي ديگر دكترين سوسي اليستي ‌ ماركسيستي اداره دلت نيز به دولت شدن هرچه بشتر اقتصاد كمك كرد. از اين رو به تدريج اين نظريه قوت گرفت كه نبايد دولت را در خصوص اين اعمال، اتداري مصونيت دانست و همين امر منجربه پذيرش دكترين «مصونيت محدود دولت» گشت. نظريه جديد، ميان اعمال تصدي (اعمال غير حاكميتي) و اعمال حاكميتي دولت ها قائل به تفكيك شده و اعطاي مصونيت را به اعمال دسته اخير محدود ميكند. به سحن ديگر، جز در خصوص نتايج زيان بار اعمال حاكميتي، براي دولت ها مسئوليت مدني قرار دادي و غير قراردادي يا مسؤليت ناشي از شبه جرم قائل ميشود. كه البته مصونيتن دولت ها و سران آن ها با پذريرش اين دكترين دستخوش تحولات عظيمي گرديد.
در آخرين تحولات، قواعد مصونيت دولت ها، پس از تصويب اصلاحيه قانون مصونيت حكام خارجي ايالات متحده (Forgegin severeing Immunity ACT ) در سال 1996 با طيفي جديد از تحولات مواجه شده كه بررسي آثار حائز اهميت است. توضيح آن كه به موجب اصلاحيه مذكور در موارد نقض يا حمايت از نقض قواعد آمده حقوق بشر، صرف نظر با تصويب اين اصلاحيه و توجه كميسيون حقوق بين‌الملل به آن، قواعد حاكم بر مصونيت دولت ها در آستانه تحولات عظيمي قرار گرفته است.
به عبارت ديگر اين سؤال فراروي حقوقدانان بين‌الملل و قضات محاكم داخلي قرار دارد كه آيا دولت هاي خارجي در قبال نقض فرا سرزميني قوا عد آمده حقوق بشر از قبيل شكنجه، قتل و گروگانگيري داراي مصونيت هستند يا خير؟
تبيين دقيق مفهوم و مباني مصونيت دولت در حقوق بين‌الملل، بررسي انواع مصونيت قضايي و پاسخ به سوال فوق انگيز اصلي اين تحقيق بوده است. به ويژه آن كه متعاقب تصويب اصلاحيه 1996 FSIA احكام قابل توجهي عليه جمهوري اسلامي ايران و سران آن صادر شده است.
اميد است كه بتوان در اين مقاله، پاسخي هر چند سطحي به مسائل و مطالب مهم در زمينه مصونيت دولت ها و سران آنها از ديدگاه حقوق بين‌الملل داد.

بازدید : 447
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:47
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول – تعاريف
مبحث اول – تعريف شرط
مبحث دوم – تعريف شرط ضمن عقد
مبحث سوم – شرط ضمني
مبحث چهارم – رابطه شرط با عقد
مبحث پنجم – التزام به انجام شرط
مبحث ششم – شرايط صحت ضمن عقد
فصل دوم – شروط باطل غيرمفسد عقد
بخش اول – تقسيم شروط
مبحث اول – شروط باطل غيرمبطل
گفتار اول – شرط نامقدور
گفتار دوم – شرط بي فايده
گفتار سوم – شرط نامشروع
بخش دوم – آثار بطلان شرط
فصل سوم – شروط باطل مفسد عقد
بخش اول – شروط باطل و مبطل
مبحث اول – شروط مجهول
مبحث دوم – شرط خلاف مقتضاي عقد
مبحث سوم – شرط خلاف مقتضاي ذات عقد
مبحث چهارم – شرط خلاف مقتضاي اطلاق عقد
فصل چهارم – شروط صحيحه
بخش اول – اقسام شروط صحيحه
مبحث اول – شرط صفت
گفتار اول – شرط صفت ناظر به كيفيت
گفتار دوم – شرط صفت ناظر به كميت
مبحث دوم – شرط نتيجه
مبحث سوم – شرط فعل
گفتار اول – شرط دادن رهن
گفتار دوم – شرط دادن ضامن
بخش دوم – آثار فسخ عقد اصلي
فهرست منابع

مقدمه:
در زبان فارسي كلمه حقوق بدو معني استعمال ميشود
الف) مجموع مقرراتي كه بر افراد يك جامعه در زمان معين حكومت ميكند. انسان موجود عاقلي است و از آغاز كار به خوبي تشخيص داد كه تمام اجتماع او با هرج و مرج و زورگويي امكان ندارد و به ناچار بايد قواعدي بر روابط اشخاص از اين جهت كه عضو جامعه‌اند حكومت كند و ما امروز مجموع اين قواعد و مقررات را حقوق ميناميم. خصوصيت قواعد حقوقي در اين است كه اجرا آن از طرف جامعه تضمين شده و هيچكس ياراي تجاوز به آن را ندارد و از همين جا تفاوت اساسي حقوق و اخلاق نيز ظاهر ميگردد. حقوق را به معنايي كه گفته شد حقوق ذاتي هم مينامند.
ب) براي تنظيم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع حقوق موضوعه براي هر فرد امتيازاتي در برابر ديگران ميشناسد و توانايي خاصي به او اعطا ميكند كه حق مينامند و جمع آن حقوق است و حقوق فردي نيز گفته ميشود. سپس حق حيات، حق مالكيت، حق ابوت، نبوت و حق زوجيت و امثال آن به اعتبار معني اخير است ولي كلمه حقوق به معني اول هميشه به جمع استعمال ميشود و براي نشان دادن مجموعه نظامات و قوانين است: از قبيل حقوق ايران حقوق مدني، حقوق بين المللي، حقوق اسلام.
درحقيقت روابط بين افراد در اجتماع همواره بر مقررات و قواعدي استوار است كه جامعه به آن ها به نظر احترام مينگرد. آن مقررات و قواعد، موارد عوامل عديده و اجتماعي است كه بسياري از آن ها در ادوار متمادي مورد عمل قرار گرفته و در اثر تكرار عمل، افراد كه به آن انس پيدا نموده و رعايت احترام آن را لازم ميدانند. درجه احترامي كه جامعه به هر يك از مقررات و فوائد اجتماعي ميگذارد متناسب با قوه تاثير عاملي ميباشد كه موجب پيدايش آن شده است.

بازدید : 442
11 زمان : 1399:2

تعداد صفحات:164
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
تاريخچه و ضرورت بحث و طرح و تقسيم مطالب
ضرورت بحث
طرح و تقسيم مطالب
فصل اول: تعاريف و مفاهيم و مشخصات شرط قدرت و علم به قدرت بر اجراي تعهد
گفتاراول: تعريف شرط قدرت و علم بر اجرا تعهد و مفاهيم سازنده آن
مبحث اول: تعريف عقد و قرار داد و اعمال حقوقي
مبحث دوم: تعريف تعهد
مبحث سوم: مفهوم شرط
مبحث چهارم: مفهوم قدرت
مبحث پنجم: مفهوم اجراي تعهد
مبحث ششم: تعريف شرط قدرت و علم بر اجراي تعهد
گفتار دوم: مشخصات شرط قدرت علم بر اجراي تعهد
مبحث اول: قدرت بر اجراي تعهد به عنوان وصف انسان
مبحث دوم: اثبات بر اجراي تعهد به عنوان وصف مورد تعهد
بند اول: جايگاه شرط مزبور در نظام هاي حقوقي و قوانين مدون و تاليفات
حقوقي
بند دوم: جايگزيني قدرت متعهدله ياغير متعهد به جاي قدرت متعهد
بند سوم: عدم تأثير ناتواني مشخص درصحت عقد
مبحث سوم: قدرت بر اجراي تعهد و علم به آن شرط صحت است نه ركن عقد
مبحث چهارم: قدرت بر اجراي تعهد در مرحله پيدايش تعهد و درمرحله اجراي
تعهد
فصل دوم: موضوع واقعي بودن شرط قدرت و علم به قدرت بر اجراي تعهد و نقش و قلمرو مصاديق اين شرط
گفتار اول: موضوع واقعي شرط قدرت بر اجراي تعهد
مبحث اول: مفهوم علم به قدرت
مبحث دوم: موضوع واقعي شرط قدرت بر اجراي تعهد به عنوان يك قدرت مركب
بند اول: نقش علم در موضوع واقعي شرط مذكور (قدرت علمي)
بند دوم: نقش علم بر عدم قدرت و عدم علم به قدرت
بند سوم: نقش قدرت واقعي در موضوع شرط قدرت بر اجراي تعهد
بند چهارم: نقش قدرت معلوم (قدرت واقعي و قدرت علمي)
مبحث سوم: قدرت واقعي يا قدرت علمي
بند اول: وثوق واطمينان براجراي تعهد
بند دوم: ظن بر اجراي تعهد
بند سوم: شك و ترديد بر اجراي تعهد و وجود قدرت
بند چهارم: احتمال بر اجراي تعهد
بند پنجم: امير و تصور بر اجراي تعهد
بند ششم: نتيجه بحث موضوع واقعي شرط قدرت و علم بر اجراي تعهد
مبحث چهارم: مقتضاي حديث نفي غرر
گفتار دوم: قدرت بر اجراي تعهد به عنوان يك شرط عام و مستقل وقلمرو مصاديق آن در برخي ازانواع تعهد
مبحث اول: قدرت بر اجراي تعهد به عنوان شرط عام ومستقل
بند اول: رابطه «رابطه قدرت بر تسليم مبيع» يا «ماليت داشتن مبيع»
بند دوم: رابطه شرط قدرت بر اجراي تعهد با موجود بودن مورد تعهد
بند سوم: رابطه مشروعيت مورد معامله با مقدوريت آن
بند چهارم: عدم قدرت بر اجراي تعهد شامل فرض محال بودن مورد تعهد است
بند پنجم: ارتباط قدرت بر اجراي تعهد با تمام شرايط مربوط به مورد تعهد
مبحث دوم: قلمرو قدرت و علم به قدرت بر اجراي تعهد در برخي ازانواع تعهد
بند اول: قدرت براجراي تعهد درتعهدات مستمر و تعهدات آني
بند دوم:قدرت بر اجراي تعهد در تعهدات موجل و حال
مبحث سوم
نتيجه گيري و ارائه برخي پيشنهادات
منابع

تاريخچه:
سرچشمه قدرت را بايد دروجود حضرت حق جستجو كرد كه قطره اي از آن را در وجود انسان قرار داد و اين چنين،
«قدرت» از مهمترين اوصاف انسان شد. موجودي كه خداوند عزّوجلّ او را اشرف مخلوقات آفريد و بر خلقتش مباحات كرد.
پس تاريخ پيدايش اين مفهوم رابايد همزمان باآفرينش انسان دانست . و انسان، با تمام اوصافش و با فطرت الهي اش موضوع اصلي علوم انساني من جمله علم حقوق قرار گرفت. چرا كه او موجودي اجتماعي بود و رفع حوائج و دفع مضارّ او را به عرصه اجتماع كشاند ولي عدۀ كثيري مغلوب خواسته هاي دروني خويش گشتند و از مسير حق و عدالت منحرف شدند و اجتماع براي تنظيم روابط انساني و تعديل شهوت انساني، به مجموعۀ قواعد و مقرراتي محتاج گشت كه زمينه ساز پيدايش علم حقوق شد.
بسياري از قواعد و مقررات حقوقي كه امروز نيز از طبيعي ترين و فطري ترين مباحث اين علم است در جوامع اوليه جنبه مدوّن نداشته است به طوريكه امروزه نيز حقوق يك كشور محدود به حقوق نوشته آن نيست.
بنابراين تاريخچه بسياري از مفاهيم و مسائل حقوقي را بايد در جوامع اوليه و در لا به لاي قواعد فطري و طبيعي يافت ولي گروهي بر اين باورند كه تاريخ واقعي يك مسئله از زماني آغاز مي‌شود كه به آن توجه خاص و مشخص شده است ومسئله مورد نظر بعنوان يك موجود علمي درهندسۀ دانش مكان وموقعيتي را اشغال كرده است.
قوۀ تعقّل بشري در همان جوامع ابتدايي اقتضاء آنرا داشت كه اگر طرف مقابل قادر بر اجراي تعهد نيست نبايد حاضر بر توافق جهت مبادله و معاوضه شود.پس او اگرمي دانست در مقابل كالايي كه تسليم ميكند هرگز به عوضي دست نمي‌يابد.

تعداد صفحات : 153

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1532
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 3
  • بازدید امروز : 707
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 2281
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2990
  • بازدید ماه : 22632
  • بازدید سال : 36253
  • بازدید کلی : 1191113
  • <
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی