ديگاه هاي روان شناختي درباره عزت نفس و افكار غير منطقي
ديدگاه ادلر
ديدگاه راجرز
ديدگاه اسميت
جنبه فيزيولوژيكي
جنبه اجتماعي
جنبه روان شناختي
تحقيقات انجام شده در خارج از كشور
فصل سوم
روش تحقيق
مقدمه
جمعيت هدف
روش نمونه برداري و حجم نمونه
ابزار اندازگيري
ويژگي تست افكار غير منطقي ايس
روش آماري
فصل چهارم
يافته ها و تجزيه و تحليل داده ها
مقدمه
توصيف نتايج
نمرات خام آزمودني ها از آزمون عزت نفس كوپر اسميت و باورهاي غير منطقي در بين دانش آموزان
يافته ها و تجزيه و تحليل آن ها
بررسي رابطه بي عزت نفس و باورها غير منطقي در بين دانش آموزان دبيرستاني
نمرات خام مقياس هاي باورهاي غير منطقي از پرسشنامه در بين آزمودني ها
بررسي رابطه عزت نفس يا ضرورت تاييد و حمايت از جانب ديگران
بررسي رابطه بين انتظار بيش از حد خود و عزت نفس در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و تمايل به سرزنش در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و واكنش به ناكامي در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس با بي مسوليتي عاطفي در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و نگراني بيش از اندازه توام با نگراني
بررسي رابطه بين عزت نفس و اجتناب از مشكلات در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و وابستگي دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و تغيير در بين دانش آموزان
بررسي رابطه بين عزت نفس و كمال گرائي در بين دانش آموزان
فصل پنجم
نتيجه گيري
بحث
محدوديت هاي پژوهش
پيشنهادات پژوهش
منابع و ماخذ
ضمائم
آزمون IBT
چكيده:
پژوهش حاضر به دنبال بررسي رابطه بين عزت نفس و افكار غير منطقي در دانش اموزان دبيرستاني دخترانه شهرستان نظرآباد مي باشد فرضيه هايي كه به معرض آزمايش گذاشته شده اند عبارتند از:
1) آيا بين عزت نفس و افكار غير منطقي رابطه وجود دارد يا نه؟
2) آيا بين عزت نفس با ضرورت تاثير و حمايت از جانب ديگران وجود دارد يا نه؟
3) آيا بين عزت نفس با انتظار بيش از حد از خود رابطه وجود دارد يا نه ؟
4) آيا بين عزت نفس با تمايل به سرزنش رابطه وجود دارد يا نه؟
5) آيا بين عزت نفس با واكنش به ناكامي رابطه وجود دارد يا نه؟
6) آيا بين عزت نفس با بي مسوليتي عاطفي رابطه وجود دارد يا نه؟
7) آيا بين عزت نفس با نگراني بيش از اندازه توام با اضطراب رابطه وجود دارد يا نه؟
8) آيا بين عزت نفس با اجتناب از مشكلات رابطه وجود دارد يا نه؟
9) آيا بين عزت نفس با وابستگي رابطه وجود دارد يا نه؟
10) آيا بين عزت نفس با در ماندگي نسبت به تغيير رابطه وجود دارد يا نه؟
11) آيا بين عزت نفس با كمال گرايي رابطه وجود دارد يا نه؟
گروه نمونه اين پژوهش شامل پنجاه نفر از دانش آموزان دبيرستاني دخترانه شهرستان نظر آباد كه بصورت تصادفي انتخاب شدند و روي آن ها پرسشنامه عزت نفس و باور هاي غير منطقي انجام شد كه پس از آن از روش آماري ضريب همبستگي پيرامون استفاده شد كه نتيجه به دست آمده به شرح زير ميباشد :
در بررسي رابطه بين عزت نفس و تمايل به سرزنش در بين دانش آموزان رابطه وجود ندارد.
در بررسي رابطه بين عزت نفس و واكنش به ناكامي در بين دانش آموزان رابطه وجود ندارد .
در بررسي رابطه بين عزت نفس و اجتناب از مشكلات در بين دانش آموزان رابطه وجود ندارد .
در بررسي رابطه بين عزت نفس و وابستگي در بين دانش آموزان رابطه وجود ندارد.
در بررسي رابطه بين عزت نفس و درماندگي نسبت به تغيير در بين دانش آموزان رابطه وجود ندارد.
اما در شش فرضيه ديگر رابطه معني دار وجود دارد كه در فصل هاي بعدي گفته شده است .
مقدمه:
هر انساني بر اساس ملاك ها و معيارهايي كه در اختيار دارد، همواره خود را مورد ارزيابي و قضاوت قرار ميدهد و ميزان كارايي، موفقيت و ارزشمندي خويش را تعيين مي نمايد . مفاهيمي كه در شكل گيري عزت نفس مهم به نظر ميرسد عبارتند از: خود، ادراك هر فرد از خود (شكل گيري تصوير بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرايش عاطفي و ارزشي نسبت به بدن و روان خود، ارزشيابي خود. به موازات تغيير و تحولاتي كه در جسم انسان صورت ميگيرد روان او هم دستخوش تغييراتي ميگردد در اين مسير خود كه در مركز ساختار رواني انسان قرار دارد و بعنوان منبع و مرجع فعاليت هاي فكري، عاطفي و رفتاري انسان ايفاي نقش ميكند، شكل ميگيرد، جسم و روان انسان هر كدام از بخش هاي متفاوتي تشكيل شده است. تشخيص به موقع نيتزهاي كودك و پاسخ به موقع و متعادل به آن ها در رشد اعتماد به نفس او بسيار موثر است، البته اين نكته بسيار مهم است كه نيازهاي انسان در دوران هاي مختلف دستخوش تنوع و تغيير ميگردد. در رابطه با افكار غير منطقي ايس معتقد است كه ريشه رفتار غير انطباقي فرد را بايد در ان جستجو كرد، اضطراب و اختلالات عاطفي نتيجه طرز تفكر غير منطقي و غير عقلاني است انسان به وسيله اشياي خارجي مضطرب و آشفته نميشود بلكه ديدگاه و تصويري كه او از اشيا دارد موجب نگراني و اضطرابش ميشوند به نظر ايس كه از نظريه پردازان اختلالات ميباشد افكار و عواطف كنش هاي جداگانه اي نيستند از اين رو تا زماني كه تفكر فرد غير منطقي و غير عقلاني باشد عواطف فرد نيز مختل خواهد شد و انسان افكار غير منطقي را بطور مدام براي خود تكرار مي كند بنابراين جنب هاي از صفات پايدار شخصيت را اين باور ها تشكيل ميدهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلي ميشوند. ابرت ايس بنيانگذار نظريه عقلاني –عاطفي معتقد است كه اختلالات عاطفي ناشي از باورها و اعتقادات غير منطقي است. بتسون 1972، باور بخشي از تصورات هميشگي ياقضاياي تلويحي در ارتباط بين انسان و محيط ميدانند كه ممكن است اين قضايا درست يا نادرست باشد.
طرح مسئله:
مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندي از اساسي ترين عوامل و رشد مطلوب شخصيت كودكان و نوجوانان است. برخورداري از اراده و اعتماد به نفس قوي، قدرت تصميم گيري و ابتكار، خلاقيت و نو آوري، سلامت فكري و بهداشت رواني، رابطه مستقيمي با ميزان و چگونگي عزت نفس و احساس خود ارزشمندي فرد دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسياري از اختلالات شخصيتي و رفتاري كودكان و نوجوانان نظير كم روئي و گوشه گيري، لجبازي و پرخاشگري و تنبلي و كندرويبه عنوان اولين يا مهم ترين گام به ارزيابي و پرورش احساس عزت نفس، تقويت اعتماد به نفس و مهارت هاي فردي و اجتماعي آنان ميپردازد.
ارضاي نياز به عزت نفس به احساساتي از قبيل: اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لياقت، كفايت و مفيد مثمر ثمر بودن در جهان منتهي خواهد شد. اما بي اعتنائي به نيازها موجب احساساتي از قبيل حقارت، ضعف و درماندگي ميشود اين احساس ها به نوبه خود يا به وجود آورنده دلسردي و ياس اساسي خواهند شد و يا اين كه گرايش هاي روان را به وجود خواهند اورد.
تعدادي از صاحب نظران فرض ميكنند كه يكي از مهم ترين راه هايي كه افراد اولويت هايشان را سازمان بدهند در ارتباط با هدف عالي حفظ عزت نفس است بر طبق اين ديدگاه افراد جهت حفظ يك تصوير مثبت از خودشان، هم در چشم ديگران و هم در چشم خودشان، تلاش ميكنند. در روانشناسي باليني مخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهميت ويژه اي برخوردار است اين امر ممكن است با تصديقي كه درمان گر مورد افسردگي يا عدم توانائي مراجع براي مقابله با ان دارد يا از طريق كمك درماني صورت ميگيرد . عزت نفس پايين همچنين بعنوان علامت اصلي افسردگي محسوب ميشود منظور از اصلاح عزت نفس عمدتا ارزشيابي ذهني است مبني بر اين كه شخص با ارزش است بر عكس شخصي است بد، ناشايست، بي ارزش. بنابراين عزت نفس قسمت ارزشيابانه خود پنداري است اصطلاحي كه دامنه وسيع تري داشته و شامل باورهايي در مورد جنبه هاي نسبتا خاص خويشتن همچون توانائي موسيقي، هويت و غيره به علاوه همه ارزشيابي هايي همچون پذيرش خود و عزت نفس مي باشد و با توجه به مطالب گفته شده و عنوان پژوهش ((بررسي رابطه بين افكار غير منطقي و عزت نفس)) كه ميتوان مسئله تحقيق را به صورت ذيل كرد:
آيا بين افكار غير منطقي و عزت نفس رابطه معني داري وجود دارد؟
دانلود پروژه سكته